پیروان ولایت

پایگاه مقاومت بسیج پیروان ولایت شهرری

پیروان ولایت

پایگاه مقاومت بسیج پیروان ولایت شهرری

پیروان ولایت

شکسته باد دست تاریخ نویسی که ننویسد بر خمینی و یاران او چه گذشت

اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ

وَ الْعَافِیَةَ وَ النَّصْر

و  جْعَلْنِا مِنْ خَیر أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه

خدایا فرج ولی خود را تعجیل فرما و در یاری او شتاب نما و مارا از یاوران و یاران او قرار ده و فیض شهادت در پیشگاه او را نصیب ما گردان

  • مدیر سایت

شهدای مهندس

۱۳
اسفند
  • مدیر سایت


  • مدیر سایت

  • مدیر سایت

به عالمی ندهم اقتدار ایران را

ولای فاطمه و اهل بیت و قرآن را

همه ز شاعر و ذاکر مدافعیم , وخدا

مدافعان حرم کرده نسل سلمان را

جهان ندیده نظیر انقلاب اسلامی

وَانقلاب خمینی امام دوران را

دچار لغزش تحریفها نخواهد شد

کسیکه خود بشناسد نفوذ شیطان را

شعار وحدت و اسلام ناب در هیئت

شکسته پشت همه دشمنان ایران را

  • مدیر سایت



  • مدیر سایت

  • مدیر سایت

گرامیداشت نخستین سالگرد شهادت سردار شهید حاج سیدحمید تقوی‌فر و یادواره 40 شهید مدافع حرم شهرستان ری

مراسم گرامیداشت نخستین سالگرد شهادت سردار شهید حاج سیدحمید تقوی‌فر و یادواره 40 شهید مدافع حرم شهرستان ری برگزار می‌شود.

  این مراسم روز پنج‌شنبه 24 دی‌ماه ساعت 10 صبح در شهرستان ری، خیابان امام حسین (ع) (دیلمان)، حسینیه فاطمه زهرا (س) برگزار خواهد شد.

  سخنران این مراسم  سرلشکر دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می باشد.

سردار شهید حاج حمیدتقوی‌فر معروف به سردار سامرا  از نوابغ اطلاعات و عملیات در دوران جنگ‌ تحمیلی و از فرماندهان قرارگاه رمضان بود که دی ماه سال 1393 در سامرا به شهادت رسید.

  • مدیر سایت

یا ابامحمد ایها المجتبی یابن رسول الله
یا وجیه عندالله اشفع لنا عندالله .

  • مدیر سایت
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‍؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای
  • مدیر سایت

http://media.snn.ir/original/1393/10/28/IMG10515843.jpg

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، سردار فدوی در افتتاحیه خط امام (ره) که در دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد با اشاره به مشخصاتی که در منطقه وجود دارد و در خیلی از جاهای دنیا این مشخصات وجود ندارد گفت: وقتی انقلاب اسلامی در اینجا پیروز شد اثر ذاتی این مشخصات را کامل و عملیاتی کرد.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان این که در طول این 37 سال فراز و نشیب‌های زیادی داشتیم گفت: هر کدام از این فراز و نشیب‌ها برای بررسی شدن نیاز به یک دوره کامل علوم سیاسی دارد و با وجود همه این فراز و نشیب‌ها خود انقلاب همواره ثابت بوده است.

 

وی افزود: در مباحث زیربنایی می‌گویند واقعیت مهم نیست چیزی که مهم است تصویر واقعیت است و این در مبانی اسلامی هم وجود دارد با یک تفاوت عمده و آن این که تصویر سازی در غرب براساس منافع است اما در اسلام برمبنای حق و حقیقت.

 

فدوی با اشاره به جمله کسینجر در اسفند 91 در سوئیس گفت: کسینجر می‌گوید 34 سال است در ایران به دنبال این هستیم که با یک دولت طرف باشیم اما هم چنان با یک انقلاب طرف هستیم.

 

وی در ادامه افزود: در ایران هم دو طرز  فکر وجود دارد یکی اینکه انقلاب با پایان مبارزه با رژیم پایان یافته و ما باید یک دولت مثل همه دولت‌ها باشیم که اگر این طرز تفکر پیاده می‌شد چیزی به اسم انقلاب باقی نمی‌ماند.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه در تشریح تفکر دیگر گفت: این تفکر معتقد است که انقلاب برمبانی اسلامی استوار است یک موضوع دائمی است و اگر ما برقرار هستیم برمبنای انقلاب است و الا مضمحل می‌شویم.

 

فدوی در ادامه گفت: دیگران خیلی بیشتر از داخل معتقدند انقلاب ظرفیت عظیم پیدا کرده است.

 

وی با اشاره به این که دعوایی که آمریکایی‌ها با ما دارند از جنس دعواهای دنیایی و مادی نیست ماهیت این دعوا دعوای حق و باطل است گفت: انقلاب اسلامی و امام شروع کننده تهاجم به غرب بود و این شروع با کلام و تهاجم به منافع دنیوی و مادی انجام شد و مردم هم همان عمل امام را انجام دادند و همان چیزی که امام گفتند را می‌گفتند و این منجر به ریشه کن شدن حکومت 2500 ساله شاهنشاهی شد.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه اضافه کرد: امام این تهاجم را با کلام انجام داد اما آن‌ها به جای اینکه با استدلال جواب سخن های امام را بدهند دو روز بعد از انقلاب شروع به خصومت با انقلاب کردند در کردستان شروع به تیراندازی به سمت انقلاب کردند و تا سال 65 که مستقیماً و فیزیکی آمریکایی‌ها وارد مبارزه شدند هیچ گاه این مبارزه تعطیل نشد و تا اکنون هم این مبارزه ادامه دارد.

 

فدوی افزود: باید به این نکته توجه شود که امام با کلام این تهاجم را انجام  داد امامی که کسی به فتوای او عمل کند در آمریکا هم نمی‌تواند مقررات راهنمایی و رانندگی را زیر پا بگذارد.

 

وی با اشاره به اینکه جنگ حق و باطل هیچ گاه تمام نمی‌شود مگر اینکه یکی از این دو به دیگری تبدیل شود گفت: اگر ما حق را رها کنیم خاک این جغرافیا یعنی ایران را به توبره می‌کشند.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به اتفاقات جنگ احزاب گفت: کفار در مدینه نامه ای نوشتند که حاوی پنج بند است یکی از این بندها این است که پیامبر و علی (ع) را تحت هر شرایطی بکشید حتی اگر مشرک شوند و دوم این که باید مدینه را از بین ببرید و هیچ آثاری از آن باقی نماند. اکنون هم مشرکین همین را دنبال می‌کنند. عده ای که داعیه دار فهم سیاسی هستند مطلبی به این سادگی را نمی‌فهمند و فکر می‌کنند دعوای ما با آمریکا بر سر منافع است. آمریکا چه گلی بر سر کشورهایی که صددرصد آن را قبول کرده‌اند زده است مثال آن ترکیه که باید ببینیم به چه وضعی افتاده است یا مصر، از سال 79 که کمپ دیوید را امضا کردند و روال آمریکایی در این کشور برقرار شد روند حرکتی این کشور را بررسی کنیم.

 

فدوی خاطرنشان کرد: حسنین هیکل چند روز پیش خطاب به مقامات مصری گفت ایران 37 سال است با آمریکا مبارزه می‌کند و طی این 37 سال در زمینه هسته ای، سلول های بنیادی و مسائل دیگر به پیشرفت های عظیمی دست یافته اما ما (مصر) 37 سال است پیرو آمریکایی‌ها بوده‌ایم و اکنون 3 میلیون نفر از مردم مصر در قبرستان‌ها می‌خوابند. نمونه دیگر این جریان ژاپن است که دریادار مک کارتون قانون اساسی ژاپن را در ناو آمریکایی‌ها به پادشاه ژاپن داد و آمریکایی‌ها در حاکمیت ژاپن دخیل هستند در آلمان هم همین طور است. این وضعیت در نظاماتی است که مبانی یکسانی دارند اما اگر براساس مبانی انقلاب حرکت کنیم که به راین اساس روند بر این است که خود را به خدا وصل کنیم هیچ قدرتی قابل قیاس با قدرت ما نخواهد بود.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه یادآور شد: یکی از الزاماتی که روند امام و رهبری ادامه پیدا کند مردم است که اگر حذف شوند حتی امیرالمؤمنین و پیامبران هم موفق نمی‌شوند. در صفین امیرالمؤمنین را مرحله به مرحله مجبور کردند به کاری که نمی‌خواست چون مردمی که باید پشت سر امام باشند جلوی امام ایستادند. اکنون بعد از 37 سال مسئولی در جمع دانشجویی به زبان می‌آورد که آمریکایی‌ها قادرند با یک بمب فلان غلط را بکنند.

 

فدوی اظهار داشت: اوایل تابستان 66 یکی از مقامات پنتاگون گفت ناوهای اعزامی ما به خلیج فارس نه تنها قادر نیستند مأموریت خود را انجام دهند بلکه حتی نمی‌توانند از خود در برابر قایق های تندرو دفاع کنند. این در شرایطی بود که ما هیچ چیز نداشتیم.

 

وی با اشاره به خرید تسلیحات توسط کشورهای حاشیه خلیج گفت: از پیروزی انقلاب تا 15 سال بیش از هزار میلیارد دلار خرج خرید تسهیلات در کشورهای حاشیه خلیج شده است در حالی که 19.8 دهم میلیارد در جنگ هشت ساله ایران هزینه شد.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه ادامه داد:توانمندی ما در دوران جنگ با توانمندی اکنون ما غیرقابل مقایسه است و تماما به خاطر اعتماد به وعده خداست و البته وعده خدا مشروط به عمل بنده است.

 

فدوی خاطر نشان کرد: هر استفاده‌ای که آمریکا از مسئله هسته‌ای می‌برد فرع است و اصل این است که می‌خواهند انقلاب اسلامی نباشد ما اگر براساس تعریف آمریکایی‌ها نیروی دریایی نیروی دریایی را سامان می‌دادیم الان به اندازه شاخ بز هم نمی‌توانستیم به آمریکایی ضربه بزنیم.

 

فرمانده نیروی دریایی سپاه افزود: پیروزی زمان جنگ ما قسمت کمی از عنایت خدا بود قسمت اعظم عنایات خدا تعریف و تئوریزه کردن توان دریایی در دنیاست که منفعل کردن نیروی دریایی آمریکا نتیجه آن است.

 

فدوی یادآور شد: در همه ناوهای آمریکایی یک فارسی زبان وجود دارد و ما با زبان فارسی با آمریکایی‌ها حرف می زنیم ما گفتیم هر کس در خلیج فارس می‌خواهد حرف بزند فارسی باید حرف بزنند چون آمریکایی ها زبان قدرت را خوب می شناختند و می دانستند قدرت دست کیست از حرف ما تکمین می‌کنند.

  • مدیر سایت